روزها
این روزها تقریبا ده ماه و نیم از شروع زندگی توی خونه مجردی مون میگذره و یه ذره دیگه یه سالش تموم میشه. توی این یه سال نتیجه های میدانی جالبی در رابطه با زندگی شخصیم بدست آوردم:
اول اینکه برخلاف نظر اولیه خودم و همه آدم های نزدیک، فابلیت زندگی مسالمت آمیز در کنار آدم های متعارض رو دارم. هرچند جو خونه خیلی هم اجازه بروز تعارض رو نداد.
دوما قابلیت زندگی کردن در یه مساحت 5-6 متر مربعی (بدون احتساب دستشوئی، حمام، آسپز خونه و بالکن) رو دارم که با احتشاب اونها هم نهایتا میشه 30 متر !
سوما خیلی آدم اهل رفت و آمدی نیستم. آقای همخونه ای بطور کاملی پاسخگوی همه ابعاد اجتماعیم هست! البته نمیدونم این موضوع چقدر به پتانسیل های خلقی اباذر مربوط میشه.
چهارما دور بودن از خانواده خیلی به تغییر سطح کیفی زندگی و ذهنیت هام کمک کرده.
پنجما زندگی خیلی بهتر و راحت تر از اونی یه که فکر میکردم !
محض آخر مطلب هم احتمال داره هر از گاهی دست ببرم به خاطره نویسی های کوتاه. تجربه های این چند وقت این کار تو یکی از شبکه های اجتماعی خیلی چیز لذت بخشی بوده.