نسیان

گاه نوشته ها

نسیان

گاه نوشته ها

به اسمش !


قـــــرآن بــاز کــردم؛ آمــــد کــــه
« نـســـو الله فـنـــســـیــهـــم »
اســمــش را گـذاشتــم نسـیـان
جایی که فــرامــوش مــیــشــود
و هر از گاهـی بـه یـاد مــی آیـد

بــرای خــودم مــی نــویــســـم
و بـعـد بـرای آدم هـــایــی کـــه
بــــخــــوانــنــد و نــپــــرســنــد.
دلـــبــسـتــه اش نمــی شــوم؛

اســمــش را گذاشـتـم نســیـان
جـایـی کـه فـرامــوش مــیـشـود
هــــــمـــــانــــنــــد انـــــســــان
مگر آنهـایــشان که ایـمـان آورند

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

بعد یه مدت زیادی چندوقت پیش دوباره دیدمش

نشستیم دور هم

دستم رو گرفت و برد پایین؛

همینجوری رفت، رفت، رفت . . 

سر که بلند کردم دیدم وایستادم وسط یه برزخ بی روح

دو روز طول کشید تا برگشتم سر جای قبلی

و این یعنی اوضاع دیگه مثل قبل نیست

اما . . 

اما موضوع اینجاست که

تو

هنوز

اون پایینی . . 

 

 

 

 

پ.ن: 

کم کم بساط نوکریت پهن میشود . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۴ ، ۲۰:۵۲
.

 

باید فهمید
آدم وقتی چشم امیدش رو بدوزه به جای ناحق، نتیجه ای جز تنگی سینه اش نداره
اما اگه خودش رو سپرد اونجا که باید، دیگه فرق نمیکنه توی قصر فرعون گرفتار باشه، یا زیر خنجر شمر


پ.ن: 
1. و من اعرض عن ذکری وفان له معیشت ضنکا
2. گفت : « آنجا از روی اسب بدن به زمین می خورد، روح معلق است در اعلی علیین . . »
3. هر وفت میخواد دلداریم بده، داستان موسی رو تعریف میکنه 
4. خدایا؛ شکرت . . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۲:۴۷
.